-
ادبیات
بوی نا
بوی نا – زهره زنگنه عادت كردهام آنها را با شمارهی تختشان صدا بزنم. عددهایی كه بالای تخت هر كدامشان…
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
سی و چند چراغِ ریز و درشت
سی و چند چراغِ ریز و درشت – آرش ذوالفقاری 1. برف با باد میتوفید و در پیچ صخرهها زوزه…
بیشتر بخوانید » -
متون
هیچوقت دوست نداشتم شبیه کسی باشم
محمد بادپر – صبح یکی از روزهای گرم تابستانی در سال 1396 بود که با منصور اوجی قرار مصاحبه داشتیم.…
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
مرگ کوچک
مرگ کوچک – راضیه مهدیزاده در خواب و بیداری، پیامش را خواندم. نیمه فارسی و نیمه عربی نوشته بود. در…
بیشتر بخوانید » -
متون
زندگی چیزی جز آزادی و جستوجوی شادی نیست
محمد بادپر – ارنست همینگوی از آن دست نویسندههایی است که نمیشود دوستش نداشت؛ نویسندهای که صرفا نه متعلق به…
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
حمام طولانی
حمام طولانی – آیدا پالیزگر آب هنوز داشت میریخت. داشت کیف میکرد. آن تن، بیشترین چیزی بود که برای شستن…
بیشتر بخوانید » -
متون
همهی ما نیاز به شگفتی داریم
محمد بادپر – برخلاف آنچه در باور عموم است علاقهمندی و پیشینهیِ ادبیاتِ علمی تخیلی در ایران را میتوان از…
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
سیاهی یک لشکر
سیاهی یک لشکر – لیلا حکمتنیا خون نبود البته. داروی اسهال بود. من اما پرسیده بودم: «چطور باید خون رو…
بیشتر بخوانید » -
متون
دیدن پروانهها اصلا عجیب نیست.
محمد بادپر – در روز جمعه 29 مهر 1390 مجلهی معتبر نیویورکتایمز گفتوگو روایتی، نوشتهی “سام اندرسون“ منتقد معروف خود…
بیشتر بخوانید » -
ادبیات
آدم فضایی
آدم فضایی – مرتضی شمالی از آمبولانس پیاده میشوند؛ با همان لباسهای سفید؛ با همان ماسکها. بعد جسد را بیرون…
بیشتر بخوانید »